کد مطلب:5368 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:144

دستیابی به ایمان واقعی
مقصود و منظور از ایمان به خداوند بزرگ، تنها اعتراف و باور زبانی و قولی نیست. باور و تصدیق زبانی نمی تواند معنی واقعی ایمان به خالق جهان باشد.

این نوع ایمان، نه كرامتی در قلب انسان به وجود می آورد و نه فضیلتی نصیب می گرداند؛ نه پلیدی را از انسان دور می سازد و نه انسان را از آتش جهنم رهایی می دهد.

خداوند در قرآن، ایمان به معنی باور و تصدیق زبانی شیطان را به خالق، مثل زده است؛ یعنی این كه در حالی كه شیطان به ربوبیت و خالقیت خداوند اقرار نموده، ولی باز هم خداوند، باور زبانی شیطان را مانع این نمی داند كه او از رحمت الهی محروم گردد:

«قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا لَكَ أَلاَّ تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ - قَالَ لَمْ أَكُن لأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ - قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِیمٌ - وَإِنَّ عَلَیْكَ اللَّعْنَةَ إِلَی یَوْمِ الدِّینِ - قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ - قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِینَ - إِلَی یَومِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ - قَالَ رَبِّ بِمآ أَغْوَیْتَنِی لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ - إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الُْمخْلَصِینَ» [1] ؛ خدا به شیطان فرمود ای ابلیس تو را چه مانع شد كه به موجودی كه من به دو دست (علم و قدرت) خود آفریدم سجده كنی؟ آیا تكبّر و نخوت كردی یا از بلند رُتبگان بودی؟ شیطان در جواب گفت: من از او بهترم كه مرا از آتش (نورانی و او از گِل تیره) خلقت كرده ای. خدا فرمود: (ای شیطان جاهل) اینك از این جا بیرون رو كه تو رانده شدی. و بر تو لعنت من تا روز قیامت حتمی است. شیطان گفت: پروردگارا پس مهلتم ده كه تا روز قیامت زنده مانم. خدا فرمود: از مهلت یافتگانت قرار دادیم. تا روز معیّن و وقت معلوم. شیطان گفت: به عزّت و جلال تو قسم كه خلق را تمام گمراه خواهم كرد. مگر خاصّان از بندگانت كه برای تو خالص شدند [2] .

با آیاتی كه ذكر گردید، روشن می شود كه گفتار تنها، نمی تواند مصداق و معنی كامل ایمان و باور به خداوند باشد، بلكه معنی دقیق ایمان، عبارت است از تصدیق قولی به همراه احساس و درك درونی و باور قلبی كه در نفس و درون انسان انگیزه تكاپو و اندیشیدن بی وقفه را خلق نماید.

بر این اساس، انسان در پیشگاه عظمت خداوند، پیشانی به سجده می گزارد و در قبال جلال و شأن متعالی خداوند، تسبیح می گوید.

البته باورهایی كه منشأ آن تلقین پدر و مادر و محیط اجتماعی است، نمی تواند معنی صحیح ایمان تلقی گردد، چرا كه این گونه باورها نمی تواند عامل روشنایی قلب انسان و منشأ پاكی و كمالات انسانی گردد.


[1] ص(38) آيه 75 - 83.

[2] نيز خداوند در جاي ديگر باور زباني يهود را به خالقيت خودش مثال مي زند و مي فرمايد كه ايمان و باور زباني يهود هيچ وقت آنان را از كفر و طغيان نجات نمي دهد: «وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ بِمَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ نُؤْمِنُ بِمَآ أُنزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرونَ بِمَا وَرَاءه وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِّمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِيَاء اللّهِ مِن قَبْلُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ».